جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت


 
  • پیام به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر»
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»

  • -->

    تفسیر قرآن کریم / معارف اسلام در سوره يس / تدبر در قرآن
    مقدمه بحث

    يَحَسْرَةً عَلَي العِبادِ مَا يَأتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ(30)

    «و احسرتا بر اين بندگان (گمراه و لجوج و واي به حالشان) كه هيچ رسولي براي هدايت آنها نيامد جز آنكه او را به استهزاء‌ و تمسخر گرفتند»

    و الآن هم شايد همينطور باشد! و واي به حال آن عده از مردم كه هر چه حق و حقيقت مي‌بينند نمي‌پذيرند و از روي عناد و لجاجت خود را در «ضلال مبين» و گمراهي آشكار نگه مي‌دارند.

    در بيان تفسير اين آيه شريفه، بيانات مختلفي در تفاسير آمده است كه فقط به بيان دو نظريه مي‌پردازيم.

    از مرحوم طبرسي است كه «در قيامت، بندگان حسرت مي‌خورند كه چرا رسولان الهي را به مسخره گرفتند»[1] اما آنچه بهتر به نظر مي‌رسد بياني است كه مرحوم علامه طباطبايي دارند كه: آنقدر كار بدبختي اين بندگان بالا گرفته كه خود خدايتعالي به وضع اسفبارشان توجه مي‌دهد. واحسرتا بر اين بندگان، چرا اينها به دست خود تيشه به ريشة خويش مي‌زنند؟!

    «ما يأتيهم من رسول الا كانوا به يستهزؤن» اين فراز در بيان علت حسرت خداوند است، مي‌داني چرا تأسف بر اينها؟ براي اينكه همه هدايتگران الهي را به مسخره مي‌گيرند.

    در اينجا چند نكته قابل توجه است:

    1ـ همه بندگان در طي قرون متمادي با رسولان اينگونه بوده‌اند.

    2ـ داشتن چنين روحيه‌اي مورد مذمت است.

    3ـ كلمه «عباد» كه در آيه آمده، گوياي اين است كه: تو بنده‌اي و بنده را جز بندگي نشايد، تو كه همه چيزت از اوست چرا اينگونه برخورد مي‌كني؟! «العبد و ما في يديه كان لمولاه» و اگر عبدي مخالفت كند، مولايش از او بسيار ناراحت مي‌شود.

    4ـ لفظ «عباد» شامل همه مردم است و در عين حال  نوعي مهر و محبت را مي‌رساند كه: تو بنده‌اي و مولي نظر ديگري به تو دارد، ناسپاسي چرا؟! از تو توقع ندارد فرستاده‌اش را به مسخره بگيري!!!

    أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ القُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ(31)

    «آيا نديدند چه بسيار طوايفي را پيش از اينان هلاك كرديم كه ديگر ابداً به ديار اينان، باز نگشتند»

    اين آيه مباركه در مقام اثبات اصل ديگري است.

    معني هلاكت

    هلاكت غير از مردن است. لفظ «مردن» يا «مرگ» موقعي به كار مي‌رود كه مي‌خواهد انتقال به سرای دیگر را بیان کند و دیگری کاری به کیفیت کرگ و نحوه مردن ندارد، در حاليكه «هلاكت» براي مرگي ذليلانه همراه با نوعي پستي و پليدي، بكار مي‌رود، مرگي همراه با  ترس و عذاب و فقر[2] اين تعبير، بيشتر به مرگ كفار و معاندين اطلاق مي‌گردد.

    خوب بنگريد كه اعمال شما چون امم گذشت نباشد كه به عذاب گرفتار مي‌شويد همانطور كه آنها چنين سرنوشتي داشتند. بعضي مسخ شدند «كونوا قردة خاسين» به شكل بوزينه و خوك در آمدند و هلاك شدند. بعضي به طوفان و باد و آب، پاره‌اي به صيحه آسماني و برخي به زلزله و ... نابود شدند، چونان قوم نوح و عاد و ثمود و لوط آنها اصلاً به گفتار پيامبران گوش نمي‌دادند تا چه رسد به اينكه دل بدهند. اگر آنان را نديده‌ايد در سرنوشتشان بيانديشيد تا بيدار شويد.

    نتيجه بحث

    اين آيه ضمن غفلت‌زدايي اثبات عالم بزرخ هم مي‌نمايد و از آن گذشته مي‌توان استفاده كرد كه تمسخر انبياء‌ الهي موجب هلاكت و مانع عاقبت‌ بخيري است، چون بعد از تأسف از وضع بندگان، عمل پليد آنها را گوشزد مي‌فرمايد و سپس هلاكت امم گذشته را بيان مي‌دارد.

    اين آية شريفه گرچه نظر به كفار مكه دارد. ليكن تنها، مخصوص انذار آنها نيست بلكه درصدد اصلاح عقايد و برخوردهاي اخلاقي همه بندگان تا قيامت است كه خود را آلوده به گناه نكنند.

    قرآن كريم از اينجا سراغ اثبات توحيد مي‌رود و چون آيات بعد هم همين منظور را تعقيب مي‌كند، بهتر است يك بحث مفصل را به آن اختصاص دهيم.

    وَ إِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَروُنَ(32)

    «و هيچكس (از آينده و گذشته) نيست، جز آنكه همه نزد ما حاضر مي‌شوند»

    در عرصه محشر و در محضر الهي همه بايد به پاداش اعمال خوب و بد خود كه ثواب و عقاب است برسند. در اينجا قاعده حصر به كار رفته و كلمه «لمّا» حصر حضور نزد خداوند را مي‌رساند يعني انحصاراً حضورشان فقط نزد ماست. و اين اشاره به نكته‌اي بلند و ظريف دارد، كه فعلاً مجال گفتارش نيست.



    [1]ـ تفسير مجمع‌البيان، ج8، ص422.

    [2]ـ يقال للعذاب و الخوف و الفقر، الهلاك (مفردات راغب، ص545).

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365